خاطرات به یاد ماندنی

خاطرات ـ شعرهای عاشقانه ـ جملات زیبا

خاطرات به یاد ماندنی

خاطرات ـ شعرهای عاشقانه ـ جملات زیبا

۴روز دیگه بیشتر تاپایان سال ۸۹ نمونده امسال هم گذشت چه زود باهمه خوبیها و بدی هاش 

 

دیروز صبح اصلا خوب نبود۱:آقای ریس توی حساب و کتاب های بنده ۱ مبلغ اشتباه پیدا کردن مبلغ قابل توجه ۰۰۰/۰۰۰/۲ریال  

 

این اولیش بود. 

 

۲:همیشه آقای ریس میگن از مدارک شرکت چند تا کپی داشته باشید داخل دفتر٫ دیروز لازمشون شد ما هم تمام کپی هامون تموم شده بود و ریس عصبانی شد  

 

۳:و سومین فاجعه دیروز صبح این بود که اون یکی ریسمون که مقامش پایین تر از ریس اصلی مون هست حدود ۱۰ تا چک گذاشت بین دفترش و گفت اینا اینجاست بعد از یک ساعت  

 

آقا هرچی دنبال اون دفتره گشتیم پیداش نکردیم دیگه در مرز سکته زدن بودیم و رنگ هردوتا مون شده بود عین گچ 

 

بعدکه همه جا رو گشتیم دیدیم افتاده زیر میز ریس خلاصه سکته رو زدیما دیروز بعد از ظهر هم به دلیل شک که صبح بهمون وارد شد بهانه ۴ شنبه سوری از ریس مرخصی گرفتم و خلاصه گذروندیمش 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد